۱۳۹۳ آذر ۱۲, چهارشنبه

کاش میشد آدمها تطیلات برن به یه زمانی که دوست دارن . مثلن  ئه راستی من دارم یه هفته مرخصی میگیرم آخر این ماه .
کجا میری ؟
میرم به ده سالگی ام فقط کتاب بخونم
برعکس بقیه تعطیلات ها هم  نمیشد با خودت چمدون ببری . دست خالی میرفتی. زندگی اینجا رو ول میکردی و میرفتی و هیچ دسترسی بهت نبود .
مرجان کجاست راستی ؟ رفته یه سفر به ده سالگی اش . شنبه بر میگرده .