۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه

به تماشای آب های شیرکاکائویی

مادربزرگی داشته ام که وقتی بارون شدید می باریده ، خوشش می اومده بره رودخونه ی خشک وسط شهر رو نگاه کنه که پرآب می شده و آب گل آلودی ، رنگ شیرکاکائو ، توش براه می افتاده . دایی هام حتما مادربزرگ رو می بردند تماشای رودخونه و مامانم محاله توی شرشر بارون یاد این عادت مادرش نیوفته .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر