۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

یه چیزایی خیلی الکی باعث میشن من بترسم و دست و پام شروع کنن به لرزیدن ، چیزای خیلی بیخود ، مثلن وقتی تو کتابخونه‌ام و حواسم تو کتابه و یکی دستشو جلو صورتم تکون میده که بهم یه چیزی بگه ، همچین وقتی می‌ترسم و از جام میپرم و دست و پام شروع می‌کنه به لرزیدن ، خب این عادیه و همیشه اینجوری بوده‌ام و خیلی‌ها هم اینجوری هستن ، غیرعادی اینه که دیگه لرزش دست و پام تا دو سه ساعت بعد از بین نمیره ، حتا وقتی بساطم رو جمع می‌کنم و میام خونه و ناهار می‌خورم وبعدش چایی می‌خورم ومی‌شینم اینجا همچنان ریز ریز می‌لرزم ، درحالی که سه ساعت از حادثه‌ی تکون داده شدن دستی جلوی صورت من گذشته .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر